معرفی وبلاگ های فیلم و سریال و اخبار فیلم

بزرگترین سؤالهای بی پاسخ در این فصل 1 خوب نیستم

پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۵۶ ب.ظ

اقتباس از رمان گرافیکی چارلز فورسمن (که وی همچنین منبع منبع آن را برای یک کمدی نوجوان تاریک ، End of the F *** ing World) نامگذاری کرده است ، سریال فوق العاده قدرتمند نوجوان I Am Okay با این هم اکنون برای مشاهده در Netflix در دسترس است. .

من خوب نیستم با این دنبال سیدنی 17 ساله (این ستاره جداکننده سوفیا لیلیس) که در برخورد با پیامدهای مرگ اخیر پدرش با مشکل روبرو است و در تلاش است تا در جمع همسالانش قرار بگیرد - به خصوص هنگامی که متوجه شود که شروع به توسعه کرده است. ابرقدرت ها همچنین با بازی وایات اولف (آن) به عنوان همسایه سید ، استنلی ، صوفیا برایانت به عنوان بهترین دوست او دینا ، ریچارد الیس به عنوان دوست پسر دینا ، برد ، و کتلین رز پرکینز (اپیزود) به عنوان مادر مگی مگی ، و با همکاری کارگردان جاناتان انتویستل (The End کریستی هال ، نویسنده و نویسنده ، من خوب نیستم این یک داستان با منشاء عجیب و غریب است که اثبات می کند که پیمایش در دبیرستان ممکن است به همان اندازه چالش برانگیز باشد که هر درگیری ابرقهرمانانه فاجعه آمیز است.

در حالی که هفت اپیزودی که فصل اول سریال را تشکیل می دهد ، زمین زیادی را در بر می گیرد ، سوالات زیادی نیز ایجاد می کنند. از حقیقت ابرقدرت های سیدنی گرفته تا نحوه برخورد شخصیت ها با پیامدهای فینال فصل انفجاری و دقیقاً جایی که داستان سیدنی در پایین جاده قرار دارد ، در اینجا همه بزرگترین سؤالات ما از فصل 1 از من بیرون می آیند و من با این خوب نیستم.

هشدار: اسپویلرهای پیش رو.

[هشدار محتوا: این مقاله حاوی بحث در مورد خودکشی است.]

چگونه سیدنی قدرت خود را بدست آورد؟
من با این وضعیت خوب نیستم

مدتی طول می کشد تا سیدنی به خودش اعتراف کند که قدرت های او حتی در فصل اول سریال "من خوب نیستم" با این وجود ، اما خیلی زود توانایی های او حتی برای شکاک ترین مشاهده گر غیرقابل انکار می شود. با این حال ، در حالی که سیدنی بیشتر فصل 1 را سپری می کند و تلاش می کند با این واقعیت که او اختیاراتی دارد ، کنار بیاید و سپس در تلاش برای کنترل آنها باشد ، اما زمان بسیار کمی برای تعجب از کجا آمده است. علیرغم اینکه به شدت از این عقیده غافلگیر شده است که افکار در حال گذر او می تواند تأثیر بسیار واقعی بر دنیای جسمی داشته باشد ، به نظر نمی رسد سیدنی انرژی زیادی را برای طوفان مغزی در دفتر خاطرات خود صرف کند که در وهله اول باعث ایجاد این توانایی ها شده است.

این بدان معنی است که قدرت سیدنی به نوعی با مرگ اخیر پدرش مرتبط است ، به خصوص که آنها تا بعد از گذشت شروع به آشکار شدن نکردند. بعلاوه ، چون سیدنی بعداً در این فصل مشکوک می شود ، ممکن است او قدرت هایی داشته باشد که می تواند علت ژنتیکی را نشان دهد. با این حال ، همه اینها فقط حدس و گمان است ، که هیچ چیزی در این فصل نمی تواند آن تئوری ها را تأیید یا رد کند. شاید سیدنی و پدرش با این قدرتها متولد شده اند یا شاید یک اتفاق خارجی منجر به آنها شده باشد. مهم نیست که توضیح آن چیست ، هرچه باعث شد سیدنی توانایی های چشمگیر خود را توسعه دهد ، بیشتر در پایان فصل 1 به تصورات ما واگذار می شود.

آیا پدر سیدنی واقعاً اختیاراتی داشت؟
من با این وضعیت خوب نیستم

بعد از اینکه سیدنی در پایان فصل 1 با جعبه ای از دارایی های پدرش روبرو شد ، سرانجام مادرش را متقاعد می کند تا کمی بیشتر درباره وضعیت روحی پدرش که منجر به مرگ وی می شود ، برای او توضیح دهد. آنچه مادرش توصیف می کند بسیار به نظر می رسد مانند آنچه سید در طی بیشتر فصل طی کرده است - عقب نشینی و پنهانی شدن ، گفت هیچ کس نمی تواند درک کند که از چه می گذرد یا به او کمک می کند تا بهتر شود و دیوانه شود و از اتاق خارج شود. هر وقت از او درباره آنچه اتفاق افتاده سؤال شد. مگی علائم خود را در افسردگی ، پارانویایی و PTSD مقصر می داند ، اما سید بلافاصله در مورد آنچه پدرش با آن روبرو بود ، به نتیجه گیری دیگری می رود و استنباط می کند که وی باید مانند او قدرت هایی داشته باشد.

اعطای اعتبار به تئوری سید ، ادعاهای مادرش است که پدرش فکر می کند شخصی خطرناک از او پیروی کرده است ، نگرانی های سید را در تمام فصل آینه می کند و داستان او درباره یک انفجار اسرارآمیز است که همه را در بخش نظامی خود به جز او کشته است ، اتفاقی که پدرش هرگز به پایان رسیده بود. اگرچه سید همه اینها را به عنوان شواهد روشن تفسیر می کند که پدرش ابرقدرت هایی دارد ، اما توضیح مادرش مبنی بر اینکه وی از مشکلات جدی بهداشت روانی رنج می برد ، قابل قبول است - اگر نه بیشتر - قابل قبول است. پس کدام درست است؟ آیا قدرت سیدنی یک فاجعه است یا فقط او آخرین شخص خانواده اش است که از این آیین عجیب و غریب منحصر به فرد عبور می کند؟ فصل 1 هرگز به ما نمی گوید ، بنابراین فقط می توانیم امیدوار باشیم که در فصول آینده جواب هایی وجود داشته باشد.

حدود قدرت سیدنی چقدر است؟
من با این وضعیت خوب نیستم

در حالی که به نظر می رسد بخش عمده ای از توانایی های سیدنی زیر چتر telekinesis است ، به نظر می رسد برخی از کارهایی که انجام می دهد مخالف چنین طبقه بندی ساده ای است. مطمئناً ، او می تواند علائم متوقف ، توپ های بولینگ ، کتابخانه ها و حتی درختانی را که با فکر فقط در هوا پخش می شوند ، ارسال کند ، همه این آهنگ ها با توانایی های telekinetic است ، اما چند کار وجود دارد که او در طول فصل انجام می دهد که به نظر می رسد در خارج از کشور قرار دارد. محدودیت هایی که به راحتی ذهن خود را جابجا می کند.

البته برخی از اتفاقات کوچکتر که در اوایل فصل اتفاق می افتد - دماغ بینی براد

d ، متوقف کردن شیر آب چکه ای - بسیار ظریف است که حتی سیدنی نمی تواند آنها را به عنوان چیزی فراتر از تصادفات توضیح دهد. و شاید هم اینطور باشند. حتی قابل قبول است (اگر احتمالاً نباشد) که سید در واقع مسئول مرگ ناگهانی جوجه تیغی موز نبود ، و اینکه حیوان خانگی برادر کوچکش به دلایل طبیعی مرده است. اما هیچ انکاری که سیدنی در پایان فصل با برد انجام می دهد وجود ندارد ، که نمی توان با استفاده از هر نوع منطق در دنیای واقعی توضیح داد. با فرض اینکه چیزهای غیر telekinetic دیگری که سید انجام داده نیز ناشی از قدرت وی بوده است ، این سؤال را ایجاد می کند که سید دقیقاً چقدر توانایی دارد و اگر ما قبلاً وسعت توانایی های او را دیده ایم ... یا تازه شروع کرده ایم سطح را خراش دهید.

چه شرایطی منجر به فوت پدر سیدنی شد؟
من با این وضعیت خوب نیستم

سیدنی در اولین قسمت از من با این حال خوب نیستم ، به ما می گوید که پدرش "بهار گذشته" درگذشت ، که با توجه به زمان برگزاری فصل رقص بازگشت به مدرسه دبیرستان ، احتمالاً حدود شش ماه قبل از شروع نمایش بود. درست از خفاش ، سید آشکار کرد که پدرش خودکشی کرده است ، و او یادداشت نگذاشت ، واقعیتی که سیدنی را عذاب می دهد. با این حال ، با گذشت این فصل ، به نظر می رسد اطلاعات فاش شده توسط مادرش حاکی از آن است که احتمالاً مرگ پدر سیدنی بیش از آنکه با چشم ملاقات داشته باشد وجود داشته است. او به سید می گوید پدرش فکر می کرد که وی را دنبال می کند که فردی خطرناک باشد ، سوءظن سیدنی در طول فصل مشترک است ، و وقتی که یک مرد مرموز در لحظه های پایانی فینال برای نشان دادن به سیدنی ظاهر می شود ، کاملاً توجیه می شود. " باید ترسید. بیایید شروع کنیم. "

به نظر می رسد که همه اینها به مرگ پدر سیدنی می افزاید: نه به همان اندازه ساده همانطور که در ابتدا به نظر می رسید. در حالی که او هنوز هم ممکن است به دست خود درگذشته باشد (اگرچه به نظر می رسد کمبود یادداشت در بازی ناپاک نشان می دهد) ، قطعاً احساس می کند که در زندگی او اتفاقاتی می افتد که همسرش کاملاً از آن بی اطلاع بوده و چه چیزی می تواند به آن پیوند بزند. ابر قدرتهای بزرگ دخترش آیا آدمک اسرارآمیز سیدنی به نوعی با مرگ پدر گره خورده است؟ آیا مرگ وی مربوط به قدرتهای وی یا سیدنی بود؟ و واقعاً در روز درگذشت او چه اتفاقی افتاد (رویدادی که فقط در فصل 1 مبهم از آن صحبت می شود)؟

معامله بین استنلی و پدرش چیست؟
من با این Netflix خوب نیستم

چیزهای زیادی وجود دارد که ما نمی دانیم وقتی صحبت از همسایه سید ، استنلی باربر می شود ، که او در اپیزود اول آن را "پادشاه صفر f *** s" توصیف می کند. با این حال ، با پیشرفت فصل ، می آموزیم که استن در واقع به خیلی از چیزها اهمیت می دهد ، از جمله ، به هیچ ترتیب خاص ، گروه Bloodwitch (نام خود آن را به خوبی از پیش بینی آنچه سیدنی در پایان فصل انجام می دهد) می کند. ، نوارهای VHS ، کمد لباس 'راک '80 ، ماری جوانا و البته خود سیدنی.

ما همچنین در چند صحنه می بینیم که به نظر می رسد استنلی - بر خلاف میل او - به عقیده پدرش درباره او اهمیت می دهد ، که از نظر غم انگیز ، خیلی خوب نیست. طبق گفته استن ، پدرش راننده کامیون است که از هر ماه 25 روز از آنجا خارج شده است ، اما او در طول فصل اول من خوب نیستم. در دو صحنه مختصر پدرش ، او عنوان می کند که وی در سال 1991 به عنوان پادشاه بازگشت به خانه بازگشت ، اگرچه همانطور که استن اشاره می کند ، به نظر نمی رسد که او برای موفقیت های زیادی در زندگی رقم زده است. پدر استن مدت زمان کوتاه خود را در این نمایش می گذراند و بین تحقیر پسرش و به نظر رسیدن کاملاً بی اعتنایی او ، التماس سؤالاتی که در زندگی آنها اتفاق افتاده است منجر به روابط پرتنش آنها می شود و آیا ارتباطی با مادر غایب استن دارد یا خیر. او همیشه مثل این بوده است در هر صورت ، استن فقیر.

چه کسی سیدنی را دنبال کرده است؟
من با این وضعیت خوب نیستم

با شروع حدود نیمه اول فصل اول سریال من خوب نیستم ، سید شروع می کند به ظن کسی که در اطرافش کمین می کند مشکوک شود. اولین احساس او که هنگام تماشای کتابخانه مدرسه ، تماشا می شود اتفاق می افتد و چراغ ها شروع به لرزیدن می کنند ، و اگرچه هنوز قدرت خود را کنترل نمی کند ، اما احساس می کند که کسی نیست که باعث ایجاد آن شود. سید هرگز گنگ زن گریزان خود را نمی بیند و گمان می کند که ممکن است در هوای نازک ناپدید شده باشد ، و این نشان می دهد که هرکسی که به او توجه می کند ممکن است اختیارات خود را داشته باشد.

در اپیزودهای بعدی می آموزیم که برد واقعاً سیدنی را دنبال کرده است و برای مدت کوتاهی به راحتی می توان تعجب کرد که آیا این برد در کنار هم بوده است. اما تا پایان فصل ، مشخص است که در حالی که برد خاطرات سید را سرقت می کرد ، او تنها کسی نبود که او را دنبال کند. ما هرگز چهره مردی را که در اواخر فصل با او مقابله می کند ، نمی بینیم ، اما بر اساس مبادله کوتاه او با سید - و این واقعیت که او از ابر لفظی از دود ظاهر می شود - ممکن است باد کند که نقش مهمی در آینده. آیا این همان شخصی است که پدرش را دنبال می کرد؟ چگونه او به سیدنی وصل می شود؟ ما هیچ وقت به هویت این مرد سرنوشت داده نمی شویم ، اما بر اساس معرفی شرم آور او ، ما نمی توانیم از نگرانی درباره حضور او در زندگی سید برای آینده او نگران شویم.

ح

آیا بسیاری دیگر از افراد دارای ابرقدرت در آنجا هستند؟
من با این وضعیت خوب نیستم

در طول قسمت اول فصل 1 از I Am Okay With This ، هرگز به نظر نمی رسد برای سید اتفاق بیفتد که او ممکن است تنها فرد ابر قدرت در جهان نباشد. با این حال ، تا پایان فصل ، هر دو سید و مخاطبان به طور جدی گمان می کنند که حداقل دو نفر دیگر ممکن است توانایی رقیب خود را داشته باشند - پدر فقید او ، و سایه اسرارآمیز او. توانایی های پدرش تا پایان فصل صریحاً تأیید نمی شود ، اگرچه براساس نامزد نامحسوس او در لحظات بسته شدن فصل از هوای نازک ، اما به نظر می رسد دیگر نیازی به صبر برای فصل آینده نداریم. میزان کامل کارهایی که او می تواند انجام دهد (در صورت وجود فصل بعدی).

در حالی که سید تنها دارای ابرقدرت ها می تواند نوعی فوران کیهانی باشد ، وجود سه نفر با همان توانایی ها نشان می دهد که احتمالاً تعداد بیشتری نیز وجود دارد. استنلی در یک مقطع نشان می دهد که کتابهای کمیک ممکن است مبتنی بر افراد واقعی زندگی با توانایی های خارق العاده ای باشد و در حالی که سید بلافاصله این ایده را شلیک می کند ، شکار استن می تواند چیزهای دیگری را پیش بینی کند که هنوز به وجود نیامده است. شاید در آینده با شخصیت های جدیدی روبرو شویم که بتوانند از Syd's Syd رقیب شوند ، یا حتی یاد بگیریم شخصیت هایی که قبلاً با آنها ملاقات کرده ایم توانایی های خاصی دارند که هنوز ندیده ایم. از این گذشته ، اگر سید و پدرش این اختیارات را دارند ، آیا این دلیل بر این نیست که برادر کوچکش لیام (آیدان وجتاک-هیسونگ) ممکن است آنها را داشته باشد؟

فکر می کند که مدیر ویتاکر در کتابخانه چه اتفاقی افتاده است؟
من با این وضعیت خوب نیستم

یکی از بزرگترین نمایشگرهای قدرت در سیدنی در اولین فصل حضور من خوب نیست با این اتفاق می افتد وقتی که او قرار است با استن ، دینا ، برد و زندانی در زندان باشد و ساکن این مدرسه از بزهکار ، جنی (سوفیا تاتوم) ناامید شد. جنی به جای اینکه ورزشگاه را آزار ندهد ، زیر پوست همه قرار می گیرد و سید به دلیل اینکه به طور تصادفی از قدرت خود برای بیان ناامیدی خود استفاده کند ، به دنبال پناه بردن به کتابخانه پناه می برد. در حالی که او در آنجا است ، وقتی احساس حضور شخص دیگری را حس می کند عصبی می شود و همه قفسه های کتابخانه را منفجر می کند.

سید ، استن و دینا فیلم های امنیتی از انفجار انفجار سید را به سر می برند تا مدیر اصلی آقای ویتاکر (گرگ دانیل) نفهمد چه کسی کتابخانه را ویران کرده است. با وجود همه مخالفت ها ، به نظر می رسد که نقشه آنها عملی شده است و استن می بالد که ویتاکر هیچ کاری در این زمینه ندارد. به جز ... پنج نفر از آنها تنها در مدرسه در آن زمان بودند ، و حتی اگر آقای ویتاکر اسلحه سیگاری نداشته باشد ، باز هم باید مظنونین اصلی باشند. این در قسمت آخر دلالت دارد که آقای ویتاکر فکر می کند که آنها به نوعی درگیر شده اند ، اما باید تعجب کرد که چرا اینقدر پاشنه هایش را در متهم کردن آنها بکشید. از آنجا که سید خیلی تلاش کرد تا او را از یادگیری حقیقت باز دارد ، چه داستانی است که آقای ویتاکر در مورد آنچه واقعاً در کتابخانه اتفاق افتاده است می گوید و آیا سرانجام بعد از اتفاقی که برای برد در رقص می افتد ، دو و دو را کنار هم قرار می دهد؟ ما فقط می توانیم امیدوار باشیم که روزی بتوانیم دریابیم.

آیا سیدنی و دینا هنوز دوست هستند؟
من با این وضعیت خوب نیستم

سید و دینا فصل اول سریال "من خوب نیستم" را با این بهترین دوستان شروع می کنند ، و در حالی که در ابتدا به نظر می رسد که جذابیت مخفی سید به دینا می تواند گوی بین آنها باشد ، دینا یک نکته را بعد از اینکه سید در بوسه ریکی بری (Zachary) بوسه می زند. طرف ویلیامز) به سید گفت که او هنوز بهترین دوست او است. در فینال فصل 1 ، پس از اینکه دینا به دلیل تقلب براد ، براد را رها کرد ، این زن و شوهر تصمیم می گیرند با هم به رقص خانه بروند ، جایی که دینا به سید می گوید که او بوسه آنها را دوست ندارد. فقط او را با تعجب درآورد. برای لحظه ای ، به نظر می رسد که این دو هرگز نزدیک نبوده اند ، و حتی ممکن است در چیزی بیش از دوستان در حال تکامل باشند.

اما پس از آن ، البته ، براد میکروفون را سرقت می کند و به کل مکتب فاش می کند که سید عاشق دینا است - و این فقط نقش اصلی نمایش واقعی است ، وقتی سر براد منفجر می شود. این هم برای دینا و هم برای سید بسیار جذاب است که در مدت زمان بسیار کمی جذب شوند و از آنجا که سید بلافاصله پس از آن از مدرسه فرار می کند (دینا را تنها می گذارد تا در استخر خون براد گریه کند) ، ما هرگز نمی فهمیم که دینا چه فکر می کند. او در تمام فصل مشکوک است که سید از او پنهان شده است ، و او نمی تواند از دست ندهد که برد در مقابل سیدنی درگذشت ، درست به محض اینکه او تهدید کرد که بزرگترین راز خود را فاش می کند. ما از این موضوع سؤال می کنیم که آیا دینا به حقیقت مشکوک است یا خیر ، اگر نهایتا متحد سیدنی باشد یا دشمن او.

  • mohammad nobari